ادوگاوا رانپو استاد بزرگ داستان‌های معمایی ژاپنی است، و به عنوان استاد دوران طلایی ادبیات جنایی و معمایی ژاپن شناخته می‌شود. در ابتدای فعالیتش به خلق گوتیک معما‌گونه ژاپنی به پیروی از آلن‌پو و نویسنده‌های قرن نوزدهم اما به فرمی ژاپنی می‌پرداخت. این دوره با شکوفایی فرهنگ و ادبیات ژاپن همراه‌ شد. زمانی که مطبوعات به رسانه تقریبا مجانی و بسیار محبوبی بین مردم تبدیل شد. دنیای خیالی تاریک و عجیب رانپو به محبوبیت دست یافت، و تاثیری عمیق بر سایر نویسنده‌ها گذاشت. مارمولک سیاه، تبهکار حرفه‌ای که به همان اندازه که زیباست، خطرناک هم هست، وارد مبارزه‌ای با یک کارآگاه حرفه‌ای می‌شود. نویسنده‌ای مشکوک که مخفیانه عاشق زن است قول می‌دهد از او محافظت کند، اما فاجعه زمانی رخ می‌دهد که... "مارمولکِ سیاهی روی بازوی چپِ زن جوان و زیبا، کش و قوس می‌آمد. به نظر می‌رسید که دارد می خزد و بادکش‌های پاهایش هماهنگ با حرکتِ عضلات جلو می‌رود. گویی که بخواهد از بازو به سمت شانه و بعد گردن حرکت کند و بالاخره به آن لب های خیس و قرمز برسد. اما سر جایش می ماند و هرگز پیش نمی‌رفت. شباهتِ این خالکوبی با مارمولک واقعی چشمگیر بود."