ادبیات داستانی بهنوعی از روایت گفته میشود که همه یا بخشی از رویدادهای آن واقعی نیستند. درواقع، ادبیات داستانی روایتی ساخته ذهن، یکی از حالات اصلی فن بیان، است. اگرچه کلمه ادبیات داستانی برگرفته از کلمات لاتین "fingo, fingere, finxi, fictum" به معنای "ساختن و ایجاد کردن" است، این ژانر ادبی لزوماً ساختگی نیست بلکه میتواند شامل افراد، مکانها و حوادث واقعی نیز شود.
ادبیات داستانی به دو صورت نوشتاری و شفاهی وجود دارد. اگرچه تمام آثار این ژانر الزاماً هنری نیستند، اما عمدتاً نوعی ژانر هنری پنداشته میشود. اگر بخواهیم ادبیات داستانی را بر اساس وابستگیشان به امر واقعی دستهبندی کنیم، به دودسته ادبیات داستانی واقعگرا (رئالیستی) و غیرواقعگرا (غیر رئالیستی) تقسیم میشوند.
نویسندهی ادبیات داستانی واقعگرا سعی در آفرینش تصویری دارد که به دلیل شباهت زیاد آن با درک ما از زندگی عادی اطرافمان، مجذوبکننده است. در داستان این نوع ادبی، فضای داستان (زمان و مکان) واقعی است و امکان وقوع حوادث آن در دنیای واقعی نیز وجود دارد. ژولورن کتابی با عنوان "سفر به ماه (از زمین تا کره ما)" را در سال 1865 نوشت که یکی از شاهکارهای وی محسوب میشود زیرا در آن زمان بشر هنوز موفق به سفر به ماه نشده بود.
در نوع دوم ادبیات داستانی یعنی ادبیات داستانی غیرواقعگرا، روایت رویدادها بهگونهای است که در دنیای واقعی امکان وقوعشان وجود ندارد و درواقع ساختهشده ذهن نویسنده هستند. نمونههای بارز این نوع داستانی "آلیس در سرزمین عجایب" و "ارباب حلقهها" است.
توانایی داستاننویسی و ایجاد سایر آثار هنری اساساً در فرهنگ بشر وجود داشته و یکی از جنبهها و خصوصیات تعیینکنندهی نوع بشر محسوب میشود.