“دختری در قطار” نه تنها یک رمان جنایی بلکه تریلری روانشناسانه است. در جهان داستانهای تریلر، چندان چیز قابل عرضهای وجود نداشت تا سرو کلهی هاوکینز با دختری در قطار پیدا شد و نه تنها توانست به فروشی عالی دست یابد بلکه از مرز پرفروشترینهایی چون هریپاتر نیز گذشت و همچنان در صدر داستانهای مهیج باقی ماند. برخی این داستان را جلد دومِ دختر گمشده میدانند،
ماجرای همیشگی عشق و شکست اینبار با همراهی افکاری سرگردان و در میان صدای نخراشیدهی آهن بر آهن ریل و قطار، به داستانی خونین و مهیج منجر شده است. دختری در قطار با روایتی مدرن سراغ موضوعی کلاسیک میرود تا اینبار، وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد.
ریچل شخصیت اصلی داستان که زنی دائم الخمر است، دچار عدم اعتماد به نفس شدید است. او بین ایفای نقش مادری و زن بودن خود را دچار تزلزل میبیند و احساس می کند نمیتواند مورد توجه هیچ مردی واقع شود. از نظر او زنان فقط از دو وجه قابلتوجهاند: وضعیت ظاهری و نقش مادریشان. پس با این حساب، او که ظاهری معمولی دارد و نازاست، نمیتواند مورد توجه مردی واقع شود. موهبتی که احتمالاً از نظر او، زنهای دیگر قصه، آنا و مگان از آن بهرهمندند. ریچل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدمهای خیالیای که فقط خودش آنها را میبیند سیر میکند؛ آنقدر که درگیر حوادث بینشان میشود. حوادثی که هیچوقت رخ ندادهاند. اما چه اتفاقی میافتد که زندگیِ زنهای این داستان، در هم تنیده میشود؟ پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده؛ او دقیق و موشکافانه به اطرافش و آدمها ـ آدمهای معمولی ـ چشم دوخته است. داستان او روایتی مدرن و چند صدایی از ماجرای سه زن است که هرکس از زاویه دید خودش آن را برایمان تعریف میکند.
گروه سنی | بزرگسال |
نوع جلد | شومیز |
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحات | 272 |
سال چاپ | 1395 |
تعداد چاپ | 3 |
وزن | 0.304کیلو گرم |
شابک | ISBN | 201482 |
نظری وجود ندارد