شرححال که نوعی ژانر ادبی شناخته میشود و از ریشهی فرانسویِ mémoire و لاتینِ memoria، به معنای حافظه یا خاطره گرفتهشده است، یکی از زیر بخشهای خودزندگینامه محسوب میشود –هرچند که این دو واژه در بعضی از مواقع بهجای یکدیگر هم به کار میروند. درواقع، شرححال نوعی خودزندگینامه است اما تمام خودزندگینامهها از معیارهای شرححالنویسی پیروی نمیکنند.
ساختار شرححالها با ساختار خودزندگینامههای رسمی متفاوت است و شامل کلِ چرخهی زندگیِ نویسنده، با تأکید بر رشد شخصیتی وی، میشود. محدودهی زمانیِ شرححال با توجه به بافت و موقعیتی که اثر در آن خلقشده، مشخص میشود، بنابراین اظهارات بیانشده در شرححال بسیار انعطافپذیرتر از موضوعاتی است که در زندگینامه با آنها روبهرو هستیم و نکاتی از زندگی نویسنده را بیان میکند که در زندگینامه تا این حد از تمرکز دیده نمیشود.
به لحاظ تاریخی، در شرححالنویسی با مسائل عمومی روبهرو هستیم تا با مسائل شخصی. بسیاری از آثار گذشته که شرححال خوانده میشوند، یا حاوی هیچ اطلاعاتی دربارهی خود نویسنده نیستند یا اگر هم هستند این اطلاعات بسیار محدود و بیشتر در ارتباط با افراد دیگر است. اما انتظارات دنیای مدرن این رویه را حتی در مورد شرححالنویسیِ سران دولتها، تغییر داده است.
گفتنی است که راوی در شرححالنویسی همچون خودزندگینامه نویسی، اولشخص است.