درباره اين رمان –مرز سايه– نوشتهاند که دستمايهاش تجربه خود نويسنده بوده است. گويا کنراد در دورهای که زندگیاش را عمدتاً بر پهنهی دريا میگذرانده، ناگهان بدون هيچ دليل مشخصی کار خويش را رها میکند و حتی بعد از مدتی دچار تشويش و بیتابی عصبی میشود. در همين اوضاع به شکلی ناگهانی به او پيشنهاد میشود که فرماندهی يک کشتی به نام «اوتاگو» را بپذيرد و کنراد اين پيشنهاد وسوسهانگيز را میپذيرد، چون از اين طريق میتواند در جوانی برای نخستينبار ناخدا يکم يک کشتی باشد، مقامی که معمولاً به افسران جوان پيشنهاد نمیشده است گويا در آن زمان بيماری مرموزی در ميان ملوانان شيوع داشته است. در تمام آثار کنراد يک شخصيت مرموز وجود دارد و نمود اين شخصيت در بعضي از آثار او که جزو بهترين کارهايش هستند به مراتب بيشتر از آثار ديگر و اغلب پرحجمتر است. در آثار او تاريکی حضوری هميشگي و کاملاً نمادين دارد. تاريکی مثل حجمی غليظ و متراکم و هوشمند است که سيلان میيابد و به تدريج دل و روح و ذهن و انديشه مردان کنراد را اشغال میکند.
گروه سنی | بزرگسال |
نوع جلد | شومیز |
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحات | 136 |
سال چاپ | 1395 |
تعداد چاپ | 2 |
وزن | 0.156کیلو گرم |
شابک | ISBN | 152946 |
نظری وجود ندارد