بلقیس سلیمانی (زاده ۱۳۴۲ در کرمان)، داستاننویس و منتقد ادبی و پژوهشگر معاصر ایرانی است. او در رشته کارشناسی ارشد فلسفه تحصیل کردهاست. بیش از هشتاد مقاله در مطبوعات نوشتهاست و برخی از داستانهای وی به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی و عربی ترجمه شدهاست. او داوری جایزههای ادبی را نیز بر عهده داشتهاست، از جمله جشنواره بینالمللی برنامههای رادیویی و جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی.
رمانهای «بازی آخر بانو» و «خاله بازی» دو کتاب از یک سهگانه در زمینههای عشق و روایت و قدرت هستند که داستان آنها در زمان رویدادهای سیاسی - اجتماعی دهه ۱۳۶۰ ایران قرار دارد و نقش اصلی و محوری آنها با زنان است. سلیمانی در این مجموعه رمانها انسان را در موقعیتهای مختلف و خطیر مانند انسان در موقعیت انتخاب، انسان در موقعیت آزاد، انسان در موقعیت مرگ، یا در موقعیت قتل قرار داده و عکسالعمل او را بررسی میکند. اما بیشتر دغدغههای فلسفی و تجربهٔ آن در قالبی تازه سبب نگارش مجموعه داستانهای بسیار کوتاه «بازی عروس و داماد» او بود. داستانهای مجموعه «بازی عروس و داماد» را میتوان داستان مینیمال یا داستانهای فلَش دانست. این شصت داستان چند خطی همگی قصهگو هستند و طرح داستانی آنها واضح و مشخص است و بسیاری از آنها پایانی غافلگیر کننده دارند. از آثار سلیمانی می توان به خاله بازی، به هادس خوش آمدید، نارسیده ترنج، پسری که مرا دوست داشت، سگسالی، بازی آخر بانو اشاره کرد. او همچنین در زمینه ی پژوهش آثاری چون همنوا با مرغ سحر (دربارهٔ زندگی و آثار علیاکبر دهخدا)، هنر و زیبایی از دیدگاه افلاطون، بررسی وضعیت کمی و کیفی ادبیات داستانی در دههٔ هفتاد، تفنگ و ترازو (در نقد و بررسی ادبیات دفاع مقدس) را در کارنامه ی کاری اش دارد.
نظری وجود ندارد