در طنز، ناهنجاریها، نادانیها، سوءاستفاده، نقیضه و ضعفها دست در دست هم داده تا منظرهای مضحک را ایجاد کند، که ترجیحاً هدف آن تحقیر افراد، سازمانها، دولتها و جوامع در جهت بهبود آنهاست. اگرچه طنز معمولاً خندهدار است اما هدف بزرگتر آن اغلب نقد سازنده اجتماعی، با استفاده از شوخطبعی است تا توجهات را به سمت مسائل و مشکلات خاص و عام اجتماع جلب کند.
در لغت طنز به معنای فکاهی، طعنه زدن و سرزنش است، درحالیکه درگذشته به معنای تیغ جراحی به کار میرفت. اما طنز در معنای امروزی آن نباید با هجو یا کمدی اشتباه گرفته شود. هرچند، همه آنها در دستهبندی، جزء شوخطبعی محسوب میشوند، اما هجو بهمنظور نکوهیدن و سرزنش شخص صورت میگیرد؛ بد گفتن از کسی و تخریب شخصیتی وی را هجو مینامند؛ هجو قصد اصلاح ندارد. کمدی نیز به هر چیز طنزآلود و مضحک اشاره میکند و بیشتر بهصورت تصویری وجود دارد. اما از میان این دو، طنز باهدف بیان مسائل، کموکاستیها و درنهایت اصلاح آنها آنهم با زبانی شیرین صورت میپذیرد.
هدف طنز به خنده واداشتن مخاطبانش نیست و ماهیتی متفاوت و پیچیدهتر دارد. خنده ابزاری است که طنز برای بیان کاستیها و رذالتها استفاده میکند تا بابیانی شیرینتر که دارای قدرت نفوذ بیشتری در مخاطب است، این مشکلات را بیان کند و در پس این خندهها واقعیتی تلخ و وحشتناک نهفته است. طنز درواقع باعث میشود انسان در پس این خندهها به فکر فرو رود. طنز عکس آن چیزی است که بهظاهر نشان میدهد.
با رجوع به معنای گذشته و درآمیختن این معنا باهدفی که طنز دنبال میکند، میتوان گفت طنز برشی است برای بهبود زخم.
از مشهورترین طنزنویسان جهان به مولیر، جورج اورول و مارک تواین اشاره کرد و از طنزنویسان شهیر ایرانی میتوان دهخدا در نثر، ایرجمیرزا در شعر و از متأخرین، کیومرث صابری فومنی (مجله گلآقا) را نام برد.
ازجمله شخصیتهای تأثیرگذار قرن بیستم که به طنز در مدیوم تصویری آن میپرداخت، چارلی چاپلین بود که از مشهورترین و تأثیرگذارترین کارهای وی "عصر جدید" و "دیکتاتور بزرگ" را میتوان مثال زد.