شعر نوعی هنر ادبی است که در آن زبان علاوه بر، یا بجای، معنای ظاهریاش برای ویژگیهای زیباشناختی و تحسینشدهاش نیز بکار میرود. شعر ممکن است کاملاً مستقل، یعنی بهصورت مجزا و در قالب شعری نوشته شود یا در ارتباط با دیگر هنرها باشد، مانند آنچه در شعرهای عاشقانه، سرودها و یا متن ترانهها دیده میشود.
شعر و بحثهای پیرامون آن از زمانهای بسیار دور وجود داشته است. تلاشهای اولیه برای تعریف شعر، مانند اشعار ارسطو، بیشتر به حوزهی بلاغت یا شیوا سخنی، نمایش، ترانه و کمدی میپرداخت. اما بعدها این تلاشها روی ویژگیهایی همچون تکرار، قافیه و ویژگیهای زیباشناختی که متمایزکنندهی شعر از نثر است، تأکید داشت. از اواسط قرن بیستم، شعر بهعنوان عملی خلاقانه تعریف شد که از زبان استفاده میکند.
شعر اغلب از اشکال و قراردادهای خاصی برای گسترش معنای حقیقی کلمات و ایجاد واکنشهای عاطفی و احساسی استفاده میکند. گاهی برای آهنگین و موزون کردن شعر از شیوههایی همچون جناس مصوت یا همآوایی، واجآرایی و ضربآهنگ (ریتم) استفاده میشود. استفاده از ابهام، نماد، کنایه، و دیگر عناصر سبکی توسط شاعر راه را برای ارائهی تفاسیر متعدد از شعر باز میگذارد. به همین ترتیب، استعاره و تشبیه طنینی میان تصاویر مختلف ایجاد میکنند – لایههایی از معناهای مرتبط با یکدیگر که پیشازاین توجهی به آنها نمیشد. اشکال متفاوت همآوایی ممکن است در میان تکتک سطور شعریِ دارای قافیه و ریتم وجود داشته باشد.
برخی اشعار، متعلق به فرهنگ یا ژانر خاصی هستند که وامدار مشخصههای زبانی هستند که شاعر به آن زبان مینویسد. شاید خوانندگانی که عادت به خواندن اشعار دانته، گوته، متسکیهویچ و رومی دارند، ممکن است شعر را با خطوط قافیه یا وزن آن بشناسند (شعر یعنی نوشتهای که دارای قافیه یا وزن باشد)، اما سنتهای شعری دیگری همچون دوفو و بیوولف نیز هستند که از شیوههای دیگری برای رسیدن ریتم شعری و خوشالحانی استفاده میکنند.
در دنیای امروز، شاعران اغلب سبکها، تکنیکها و گونههای شعری فرهنگها و زبانهای دیگر را به عاریت میگیرند.