محمدرضا کاتب (زاده ۱۳۴۵، تهران) کارگردان و نویسنده ایرانی است. در رشته کارگردانی تلویزیونی فارغالتحصیل شد و به سریال سازی و فیلمنامه نویسی اشتغال یافت. رمان «هیس-۱۳۶۹» باعث مطرح شدن او در جامعه نویسندگان ایران شد که البته این رمان به عنوان کتاب سال نیز برگزیده شد. کاتب قبل از انتشار رمان هیس هم جوایزی را برای برخی از آثارش که عمدتاً مربوط به داستان نوجوانان بود، دریافت کردهاست.
کاتب به ندرت تن به مصاحبه و سخنرانی میدهد و به عبارتی اهالی مطبوعات وی را گوشه گیر قلمداد میکنند و اغلب در پاسخ به خبرنگاران «مشغول به چکش کاری رمان جدید هستم» را تکرار میکند، حتی وی بعد از دریافت جایزه یلدا برای کتاب «وقت تقصیر» فقط به تشکر کردن بسنده کردهاست. عدهای از دوستانش علت آن را خجالتی بودن او قلمداد میکنند. علیرغم آنکه وی در داستانهای جدید خود به خشونت پرداختهاست، اما عمدتاً شوخطبع و لبخند به لب است.
وی نویسندگی را از نوجوانی آغاز کرد و آثاز اولیه خود در که در جمع داستان نویسان مسجد جوادالائمه مینوشت در مجله کیهان بچهها چاپ میکرد. کاتب از جوانترین اعضای آن جمع بهشمار میرفت. کتابهای ابتدایی او نیز درون مایه طنز داشتهاست. بعد از آن در دانشکده صدا و سیما مشغول به تحصیل شد. از نویسندگان هم سن و سالش پرکارتر و نه داستان «اولین قدم»، «شب چراغی در دست»، «قطرههای بارانی»، «نگاه زرد پاییز»، «ختم ارباب والا»، «جای شما خالی»، «بلاهای زمینی»، «عبور از پیراهن» و «پری در آبگینه» را تنها در دهه ۶۰ به چاپ رسانیدهاست. درون مایه کتابهای ابتدایی وی، عمدتاً جنگ و مخصوص گروه سنی کودکان است. همسایه مسیح، دستها پشت گردن، فقط به زمین نگاه کنید (منتخب دومین دوره کتاب سال دفاع مقدس -۷۳)، یک حرف قشنگتر بزن و دوشنبههای آبی ماه، کتابهای بعدی او هستند. پس از آن بود که رمان مطرح هیس را در سال ۷۸ به چاپ رسانید که جایزه برترین رمان سال منقدان و نویسندگان مطبوعات را برد. پس از آن «پستی»، «وقت تقصیر» و در سال ۱۳۸۸، رمان «آفتابپرست نازنین» را منتشر کرد. وی گاهی فیلم نامه نیز مینویسد. از جمله کارهای او، همکاری وی با بهمن قبادی است که در نگارش فیلم نامه لاک پشتها پرواز میکنند کردهاست. کار دیگر او همکاری وی با محمدعلی طالبی درفیلم نامه فیلم سرخی سیب کال است که در جشنواره فیلم کودک سال ۸۴ از آن تقدیر شد. علاوه بر فیلم نامه، وی فیلم مستند نیز میسازد.
نظری وجود ندارد