محمد چرمشیر، نمایشنامهنویس، در سال 1339 در شهر تهران متولد شد. پس از سپری کردن تحصیلات متوسطه در سال 1358، در رشته ادبیات نمایشنامهنویسی در دانشگاه تهران آغاز به تحصیل کرد، دورانی که به دلیل بسته شدن دانشگاهها در انقلاب فرهنگی به درازا انجامید. او پس از فراغت از تحصیل( 1366)، وارد حرفهی معلمی شد و از همان سالها بود که نوشتن را آغاز نمود.
چرمشیر در نمایشنامههایش بیشتر شهودی درونی که با زایش کلمه و جمله همراه است را میجوید و فراتر از دیالوگ میرود.
چرمشیر برای اولین بار، با نمایشنامه «خداحافظ» خود را به جامعه تئاتر معرفی کرد، این نمایش در سال 1364 در دانشگاه اجرا شد و سپس آذر 66 توسط حسین جعفری در تالار قشقایی به صحنه رفت. اما اجرای نمایشنامه «مسیح هرگز نخواهد گریست» توسط جمشید اسماعیلخانی در تالار چهارسو بود، که توجه خاصی به نوشتههای او جلب کرد. از میان آثار معروف او میتوان به نمایشنامههای «در مصر برف نمی بارد»،«پروانه و یوغ»، «می بوسمت و اشک»، «کبوتری ناگهان»، «روایت عاشقانه از مرگ در ماه اردی بهشت»، «روزگار نازنین طلعت مهربان»، «بحرالغرائب»، «روز رستاخیز»، «دیر راهبان»، «کالیگولا شاعر خشونت»، «شیش و بش»؛ نمایشنامههای عروسکیِ «پدر عزیزم»، «با سکوت در خوابی کوتاه»، «ساز سحرآمیز» و«شاهزاده اندوه» و اقتباسهایی چون نمایشنامههای «پژهانهای مردی كه خانهاش ويران بود» یا «نفرين» ( اقتباس از «گوئرنيكا» نوشته آرابال، )، «مضحكهنامه دنكيشوت لامانچایی» (هم اثری اقتباس شده از"دنكيشوت" نوشته سروانتس)، «میبوسمت و اشك» (اقتباس شده از نامههای «واتسلاو هاول به همسرش الگا») اشاره کرد. او که سالهاست به عنوان مدرس در دانشگاه مشغول تدریس است، 54 نمایشنامه چاپ شده و بسیاری آثار چاپ نشده دارد.
نظری وجود ندارد