باربارا تاکمن در نیویورک به دنیا آمد. تحصیلاتِ خود را در کالجِ رِدکلیف (وابسته به دانشگاه هاروارد) در ۱۹۳۳ به پایان رساند، و سال بعد را در زادگاهِ خویش و در توکیو برای «انجمن روابط اقیانوس آرام» کار کرد. پدرش، موریس وِرتهایم، بانکدارِ آمریکایی، چند سالی امتیازِ مجلهٔ نِیشِن را داشت و در آنجا کاری به دخترِ خود واگذاشت. در سال ۱۹۳۷ با سِمتِ خبرنگارِ خارجیِ این مجله به اسپانیا رفت و مراحلِ اولیهٔ جنگِ داخلیِ اسپانیا را به چشم دید و گزارش کرد. در مادرید، مدتی همراهِ نیروهای جمهوریخواه به محاصرهٔ قوای دشمن درآمد؛ و بعد در لندن برای مجلهٔ تبلیغاتیِ جمهوریخواهان مقاله نوشت و به آرمانِ آنان یاری رساند. در طول جنگ جهانی دوم، روزنامهنگار باقی ماند. در سال ۱۹۳۹ با لِستر آر. تاکمن، که پزشکِ داخلی و استاد دانشگاهِ مَنهَتَن بود، ازدواج کرد. ثمرهٔ این ازدواج ۳ دختر بود. باربارا تاکمن در فوریهٔ ۱۹۸۹ در هفتادوهفت سالگی و بر اثر سکتهٔ مغزی[۴] درگذشت.
تاکمن در طولِ زندگیاش یازده کتاب در زمینه تاریخ نوشت. کتابِ اول وی دربارهٔ مناسباتِ بریتانیا و اسپانیا از سال ۱۷۰۰ به اینطرف بود. نخستین کار جدیِ او در عالمِ نویسندگی کتابِ مقدس و شمشیر بود که روایتی است از جغرافیایِ بغرنجِ سیاسیِ فلسطین و اقداماتِ نابهسامانِ گذشته در چارهجویی برای مشکلاتِ منطقه. با نوشتنِ توپهای ماهِ اوت که وصفِ مهیجی است از پیشدرآمدِ سیاسیِ درگیری در آغازِ عملیاتِ نظامیِ جنگ جهانی اول، جایزهٔ پولیتزرِ ۱۹۶۳ را ازآنِ خود نمود. استیلوِل و تجربهٔ آمریکا در چین جایزهٔ پولیتزر را در سال ۱۹۷۲ و برای بارِ دوم نصیب نویسنده کرد. باربارا تاکمن هرچه پا به سنّ گذاشت به گذشته بیشتر روی آورد. کتابِ آیینهٔ دوردست: قرنِ فجیعِ چهاردهم (۱۹۷۸) تصویرِ تأثرانگیز و ویرانگریهای جنگ و ستیز و بیماریِ طاعون (مرگِ سیاه) در جامعهٔ قرونِ وسطایِ اروپاست.
نظری وجود ندارد