اونوره دوبالزاک (زاده ۲۰ مه ۱۷۹۹ - درگذشتهٔ ۱۸ اوت ۱۸۵۰) نویسندهٔ نامدار فرانسوی است که او را پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی در ادبیات میدانند. بالزاک در خانوادهای میانهحال در شهر تور، فرانسه به دنیا آمد. در هشت سالگی به مدرسهای شبانهروزی فرستاده شد، اما در ۱۸۱۳ مدرسه را ترک کرد و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شد. در ۱۸۱۹ در رشته حقوق مدرک گرفت، اما به رغم خواست خانواده بر آن شد تا به ادبیات بپردازد. در ابتدای راه تحت تأثیر والتر اسکات شروع به نوشتن رمانهای تاریخی کرد؛ رمانهایی که خود بعدها از آنها به عنوان «مزخرفات ادبی» یاد کرد. در این دوران سخت با زنی به نام لور دو برنی آشنا شد. این زن که بیش از بیست سال از او بزرگتر بود، در زندگی بالزاک نقش مادر و نیز معشوقه را ایفا کرد. وی از بالزاک حمایتهای مادی و معنوی فراوان کرد و محبتی را که بالزاک در دوران کودکی از آن محروم بود برای وی به همراه آورد. بالزاک در طول زندگی خود با زنان متعددی رابطه عاشقانه برقرار کرد. تقریباً همه این زنان الهام بخش شخصیتهای مؤنث رمانهای بالزاک هستند. از میان آنها میتوان به لور دو برنی (مادام دو مورسوف در زنبق دره)، دوشس دو کستری (دوشس دولانژه در اثری به همین نام)، کارولین مربوتی (دینا دو بودره در رمان ''الهه ناحیه'')، و کنتس ژیدوبونی ویسکونتی (لیدی دادلی در رمان زنبق دره) اشاره کرد. بالزاک از رابطهاش با مری دو فرنه صاحب دختری به نام مری کارولین شد و از میان زنانی که دلبستهشان شد، با کنتس اولین هانسکا همسر اشرافزادهای لهستانی که املاک وسیعی در روسیه داشت، رابطه افلاطونی و مکاتبهای ۱۷ سالهای برقرار کرد. این نامهها تحت عنوان نامه به بیگانه انتشار یافتهاست. هرچند کنتس هانسکا پس از مرگ شوهرش در ۱۸۴۱ از ازدواج با او سر باززد، اما در ۱۸۵۰ زمانی که بالزاک سخت بیمار بود به ازدواج با او رضایت داد. چند ماه بعد بالزاک در پاریس درگذشت و در قبرستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
آثار بالزاک آینهای از جامعه فرانسه روزگار اوست. او افراد هر طبقه اجتماعی، از اشراف فرهیخته گرفته تا دهقانان عامی را در کمدی انسانی خود جای میدهد و جنبههای گوناگون شخصیتی آنان را در معرض نمایش میگذارد. بهرهگیری او از شگرد ایجاد پیوند میان شخصیتها و تکرار حضور آنها در داستانهای مختلف موجب میشود تا در گسترش روانشناسی شخصیتهای منفرد توفیق یابد. رئالیسم عریان و بدبینی بالزاک به سرشت انسانی که در آثارش هویداست، او را زمینهساز ایجاد جنبش ناتورالیسم در ادبیات فرانسه کردهاست. تأثیر او بر بسیاری از نویسندگان ناتورالیست از جمله امیل زولا کاملاً آشکار است. عوامل بسیاری در این بدبینی سهیم بودند، مثل دوران کودکی و اوضاع اجتماعی زمان او.
کمدی انسانی نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمیگیرد برگزیدهاست. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازکبینانه روحیات شخصیتهای داستان بالزاک را به یکی از شناختهشدهترین و تأثیرگذارترین رماننویسان دو قرن اخیر تبدیل کردهاست. اولین اثر قابل توجه بالزاک روانشناسی ازدواج در سال ۱۸۲۹ انتشار یافت. پس از نوشتن چند رمان عامه پسند و فکاهی و تلاش برای کسب درآمد از عرصه چاپ و نشر که به بدهی سنگینی برای او انجامید، انتشار رمان چرم ساغری در سال ۱۸۳۱ شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد. بالزاک پس از آن بیشتر شبانهروز را به نوشتن میپرداخت و با توجه به اقبالی که آثارش یافته بود و خوشپوشی و خوشگفتاری اش مهمان خوش آمد سالنهای پاریس از جمله سالن دوشس دابرانتس بود. رمان زنان رهاشده به این زن تقدیم شدهاست. بالزاک یکی از پرکارترین نویسندگان دنیاست. وی در طول عمر نسبتاً کوتاهش بیش از صد مقاله، رمان و نمایشنامه به رشته تحریر درآورد. تعدادی از داستانهای بالزاک به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله: شوانها (۱۸۲۹) ترجمه شهرام زرندار، انتشارات فکر روز، مصطفی مفیدی گوبسک رباخوار (۱۸۳۰) ترجمه محمدجعفر پوینده، انتشارات فردا چرم ساغری (۱۸۳۱) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات ناهید شاهکار گمنام (۱۸۳۱) ترجمه عبدالله توکل در کتاب سرهنگ شابر (مجموعه داستان)، انتشارات قطره سرهنگ شابر (۱۸۳۲) ترجمه عبدالله توکل در کتاب سرهنگ شابر (مجموعه داستان) اورژنی گرانده (۱۸۳۳) ترجمه عبدالله توکل، انتشارات ناهید عشق کیمیاگر (در جستجوی مطلق) (۱۸۳۴) ترجمه محمدمهدی پورکریم، انتشارات تیسفون مادام دولاشانتری (۱۸۳۴) ترجمه هژبر سنجرخانی، انتشارات نگاه دختر چشم طلایی (۱۸۳۵) ترجمه عنایتالله شکیباپور، انتشارات غزالی باباگوریو (۱۸۳۵) ترجمه ادوارد ژوزف، انتشارات علمی و فرهنگی و ققنوس زنبق دره (۱۸۳۶) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات فردوس پیردختر (۱۸۳۶) ترجمه محمدجعفر پوینده، نشر چشمه سزار بیروتو (۱۸۳۷) ترجمه اردشیر نیک پور، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال ۱۳۴۳ خاطرات یک کشیش دهکده (۱۸۳۹) ترجمه هوشیار رزم آزما، انتشارات جامی اورسولا میرو (۱۸۴۱) ترجمه روشن آغاخانی تحت عنوان اورسولا، انتشارات اکباتان گوسفند سیاه (۱۸۴۲) ترجمه سیروس نویدان تحت عنوان دلشکسته، انتشارات کوشش زن سی ساله (۱۸۴۲) ترجمه ادوارد ژوزف، انتشارات جامی آرزوهای بربادرفته (۱۸۳۷–۱۸۴۳) ترجمه سعید نفیسی، انتشارات امیرکبیر؛ محمدجعفر پوینده، نشر نی؛ سیروس نویدان، انتشارات درنا دهقانان (۱۸۴۴) ترجمه هژبر سنجرخانی، مؤسسه انتشارات نگاه دخترعمو بت (۱۸۴۶) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات آسیا پسرعمو پونس (۱۸۴۷) ترجمه سیروس نویدان، انتشارات کوشش فرازونشیب زندگی بدکاران (۱۸۴۷)، ترجمه پرویز شهدی، انتشارات ققنوس
نظری وجود ندارد