ویلیام سیدنی پورتر با نام مستعار اٌ هنری به تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۸۶۲ در شهر گرینزبورو متولد شد. پدر او، دکتر آلگرنون سیدنی پورتر (۱۸۲۵–۱۸۸۸) و مادر او، ماری جین ویرجینیا سواین پورتر (۱۸۳۳–۱۸۶۵) در ۲۰ آوریل ۱۸۵۸ ازدواج کردند. ویلیام سهساله بود که مادرش بر اثر بیماری سل درگذشت و او به همراه پدر به خانه مادربزرگ پدریاش نقل مکان کردند. پورتر از زمان کودکی همواره در حال مطالعه بود و کتابهای فراوانی را از داستانهای معروف گرفته تا رمانهای کیلویی (کتاب داستانِ جلدکاغذی و پرماجرا که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به قیمت حدود ده سنت به فروش میرفت) میخواند، اما کتاب مورد علاقه او ترجمه انگلیسی کتاب هزار و یک شب (از عربی) بود. پورتر در سال ۱۸۷۶ از دبستانی که متعلق به عمهاش، اولینا ماریا پورتر بود، فارغالتحصیل شد و در دبیرستان لیندسی استریت ثبتنام کرد، اما عمهاش تا ۱۵ سالگی همچنان مشغول آموزش خصوصی او بود. در سال ۱۸۷۹، به عنوان دفتردار در داروخانه عمویش شروع به کار کرد و در سال ۱۸۸۱ یعنی در سن ۱۹ سالگی مجوز داروسازی دریافت نمود. همچنین او با گرتهبرداری چهره افراد مختلف در داروخانه، استعدادهای هنری ذاتی خود را به نمایش گذاشت. پورتر در ماه مارس ۱۸۸۲ همراه با دکتر جیمز کِی. هال به تگزاس رفت، با این امید که تغییر آب و هوا بتواند در درمان سینهدرد مزمنی که به آن مبتلا شده بود، تأثیرگذار باشد. او در مزرعه پرورش گوسفندِ پسر جیمز یعنی ریچارد هال در روستای لا ساله ساکن شد و به عنوان چوپان، کارگر مزرعه، آشپز و پرستار بچه شروع به کار کرد. همزمان با کار در مزرعه، با کمک چوپانان مهاجر، اندکی زبان اسپانیایی و آلمانی آموخت. او همچنین مقداری از وقت خود را به مطالعه آثار ادبی کلاسیک اختصاص داد. وضعیت سلامت پورتر رو به بهبود گذاشت و او در سال ۱۸۸۴ به همراه ریچارد به شهر اوستین (مرکز ایالت تگزاس) سفر کرد و تصمیم گرفت همانجا در خانه خانواده هارلز که دوستان ریچارد بودند، بماند. پورتر ظرف چند سال، چند شغل متفاوت داشت. ابتدا به عنوان داروساز کار میکرد. سپس مشغول نقشهکشی شد. مدتی تحویلدار بانک بود و سپس به روزنامهنگاری روی آورد. او همچنین در کنار کار، به نویسندگی پرداخت. او در سال ۱۹۰۸ به تدریج سلامتیاش را از دست داد. پورتر در ۵ ژوئن ۱۹۱۰ به دلیل بیماری کبد، عوارض بیماری قند و همچنین ناراحتی قلبی درگذشت. او پس از انجام مراسم سوگواری، در گورستان ریورساید در شهر آشویلِ ایالت کارولینای شمالی به خاک سپرده شد. .
فعالترین دوره نویسندگی پورتر در سال ۱۹۰۲ آغاز شد، یعنی زمانی که به شهر نیویورک نقل مکان کرد تا به ناشران نزدیکتر باشد. او در این دوره ۳۸۱ داستان کوتاه نوشت. او در طول یک سال، هر هفته یک داستان برای مجله وورلدساندیِ نیویورک مینوشت. خوانندگان او، شخصیتپردازی و پیچیدگی پلاتهای او را تحسین میکردند، اما منتقدان آنها را به باد انتقاد میگرفتند. با این وجود او به تدریج در سایر کشورها هم معروف شد و اکنون نیز به دلیل معرفی داستان کوتاه به عنوان یک پدیده هنری ادبی، مورد تمجید قرار میگیرد. مجموعههایی از داستانهای او تحت عناوین زیر تاکنون به فارسی درآمدهاست: نان زنان افسونگر ستاره و عقاب آخرین خنیاگر اختیارات قلب مغرب آواز شهر راههای سرنوشت چرخ و فلک پز عالی
نظری وجود ندارد