من فرزند اول خانواده هستم و بهار ۶۲ در بوشهر به دنیا آمدم. پدر و مادرم گیلانی هستند و طبعا در شناسنامه من هم محل تولد بندرانزلی قید شده. شانزده سال در بوشهر زندگی کردم و بعد از آن به انزلی برگشتیم. در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل کردم و چند سالی مطابق با رشته تحصیلی ام مشغول به کار بودم تا اینکه به خاطر پسرم مجبور شدم کار بیرون از خانه را کنار بگذارم. تولد پسرم فتح باب گام های جدی من در مسیر ادبیات بود. عادت نوشتن را از بچگی داشتم و همیشه علاقه اول و اخرم ادبیات و داستان بوده و هست. هشت سال اخیر را صرفا یک نویسنده تمام وقت بوده ام.
سال هشتاد و نه نوشتن اولیم رمانم را آغاز کردم. رمان “زمستان با طعم آلبالو” سال نود از انتشارات ققنوس به چاپ رسید. رمان دومم با نام “سامار”بعد از سه بار عدم دریافت مجوز بالاخره با مقداری اصلاحیه سال نود و دو منتشر شد. همچنین مجموعه داستان به هم پیوسته “کشور چهاردهم” که مجموعه ای از اپیزودیک بر پایه فولک گیلان است هم در تابستان نود و دو توسط نشر نگاه وارد کتابفروشی ها شد. بعد از آن یک بازنویسی داستان عاشقانه زال و رودابه را برای نوجوانان داشتم و زمستان ۹۴ رمان “خونمردگی” را از سوی نشر چشمه منتشر نمودم. خونمردگی داستان عاشقانه ای در بستر جنگ است که توانست جایزه بهترین رمان بزرگسال دوسالانه پروین اعتصامی را بدست آورد. همچنین خونمردگی کاندید جایزه ادبی شهید غنی پور نیز هست که هنوز نتیجه نهایی آن اعلام نشده. آخرین رمانم رمانی ست با نام “همه دختران دریا” که نشر ققنوس پاییز ۹۵ آن را به چاپ رسانده و گویا اقبال خوبی نیز داشته است. کتاب رمان دیگری برای نوجوانان نوشته ام با نام “نفرین گربه” که مراحل دریافت مجوز را می گذراند.
نظری وجود ندارد