رینگ لاردنر در سال 1885 در نایلز میشیگان دنیا آمد، در «آمراینستیتوت» شیکاگو تحصیل کرد، دو سال خبرنگار تایمز بود و چهار سال در شیکاگو، سنت لوئیس و نیویورک کار روزنامهنگاری کرد. در طی این دوره طرفداران زیادی بعنوان نویسندهی ورزشی پیدا کرد اما او با نوشتن داستان «مرا میشناسی آل» که حوالی جنگ جهانی اول انتشار یافت ثابت کرد که این نویسندهی ورزشی مقامی بالاتر از یک خبرنگار دارد و صاحب ذهنی خلاقه است. بارزترین خصوصیات کار او لحن شوخی و طنزآمیزی است که بکار میبندد مانند داستانهای «مارک توین» و «چخوف» آثارش ته رنگی از اندوه و فاجعه دارد. لاردنر در سال 1933 درگذشت.
رینگ لاردنر، حرفهی نوشتن را بهعنوان ستوننویس در روزنامه ورزشی South Bend Tribune در سال 1905 که نوجوانی بیش نبود، آغاز کرد. او پس از آن، با روزنامهای که رقیب South Bend Tribune بود، شروع به همکاری کرد. در سال 1907 به شیکاگو نقل مکان کرد. در آنجا با Inter-Ocean همکاری کرد اما طی یک سال از کار خود استعفا داد و در Chicago Examiner و پس از آن در Tribune مشغول به کار شد. لاردنر، دو سال بعد در سنت لوئیز ستوننویسی مسابقات بیسبال برای Taylor Spink و نوشتن اخبار ورزشی را آغاز کرد. بعضی از این کارها پیش درآمدی بودند برای نوشتن کتابش باعنوان «مرا میشناسی آل». رینگ لاردنر با ارائه داستانهایش روزبهروز مشهورتر شد تا اینکه منتقدان بزرگ اعلام کردند که در نحوهی کار خود استاد است. او توانست در داستانهایش مردم آمریکا را با خصوصیاتی که در گفتارشان دارند، نشان دهد. بعضی داستانهایش دربارهی بازیکنان بیسبال است که در جایگاه خود شاهکار محسوب میشوند. داستان کوتاه «سلمانی» نمونهای از آثار مشهور اوست که در اغلب مجموعه داستانها آمده است.
نظری وجود ندارد