رضا امیرخانی در سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. پدرش محمدعلی کارخانهدار بود. کودکیش را در محله بیست و پنج شهریور تهران سپری کرد. دوره ابتدایی را در دبستان بهرستگان و دوره راهنمایی و دبیرستان را در دبیرستان علامه حلی تهران گذراند و در سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و موفق به اخذ مدرک مهندسی مکانیک شد. او نویسنده و منتقد ادبی ایرانی و به گفتهٔ خودش، از نویسندگان متعهد به انقلاب اسلامی ایران است. به نوشتهٔ وبگاه کلمه، او اصولگراست هرچند در کتاب نفحات نفت و سفر سیستان انتقادات منصفانه و شدیدی به حامیان اصولگرایی و مدعی ذوب در ولایت میکند. او دارای گواهینامهٔ خلبانی نیز هست و در سال ۱۳۷۱، جوانترین خلبان ایران لقب گرفت. او مدتی نیز رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران بود. وی که خود را از نویسندگان متعهد به انقلاب و هواخواه جمهوری اسلامی میداند به غیر از نگارش رمان و داستان بلند و یک مجموعه داستان کوتاه، به تألیف سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی نیز پرداختهاست. امیرخانی به منظور نوشتن وقایع سفر سید علی خامنهای در سال ۱۳۸۱ به استان سیستان و بلوچستان- که با نام داستان سیستان به چاپ رسیدهاست- یکی از همراهان وی بود.[۶] از وی و بخشی از نویسندگان نزدیک به حکومت به عنوان کاتبان رهبری نام میبرند.
امیرخانی، در آثار خویش انتقاداتی گاه صریح و گاه به شکل ضمنی نسبت به سیاستهای مسئولان دولتهای هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب و همچنین دولتهای دوران جنگ ایران و عراق و دولت سازندگی، ابراز داشتهاست. دیدگاه ها: ممیزی: همانطوریکه دربارهٔ مواد غذایی انتظار داریم وزارت بهداشت به کنترل و بازرسی بپردازد، دربارهٔ محصولات فرهنگی هم باید این اتفاق بیفتد و در ضرورت عقلانی آن شکی نیست. حمایت دولتی از تألیف و نشر کتاب: امیرخانی در نفحات نفت و سرلوحهها، مخالفت خود را با حمایت دولتی و مصنوعی از ادبیات به روشنی بیان کردهاست. نظام فدرال اقتصادی: امیرخانی در کتاب نفحات نفت در تبیین فواید آنچه مرزبندی اقتصادی فدراتیو میخواند، آن را موجب یافتن منابع انرژی نوین در هر استان و بروز خلاقیت در تولید و ارتقای منزلت هر استان میداند.
رضا امیرخانی در رمان ارمیا سعی داشت به نقد دوران سازندگی بپردازد. علیرغم آن که رمان بدون طرح قبلی بود و ضعفهای تکنیکی داشت، ولی توانست رمان برگزیده جشنواره آثار ۲۰ سال دفاع مقدس شود. دیگر اثر رضا امیرخانی در سال ۱۳۷۸ با نام من او منتشر شد. وی برای نوشتن من او نزدیک دو سال از عمرش را وقف مطالعه آثاری دربارهٔ تهران قدیم کرد. از سال ۱۳۸۱ سردبیری سایت لوح ارگان نویسندگان ادبیات پایداری را بر عهده داشت و در پاییز ۱۳۸۴ از این مقام استعفا داد. وی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران بود. سرلوحهها گزیدهای از یادداشتهای پراکنده سالهای ۸۱–۸۴ در سایت لوح؛ نوشته شده و توسط انتشارات سپیده باوران اسفند ماه ۱۳۸۷به چاپ رسیدهاست. به گواهی سایت شخصی وی، بیش از ششصد هزار نسخه از کتابهای او تا به حال به فروش رسیدهاست. در سال ۱۳۸۷ اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رمان بیوتن را دارای اشکالات اساسی دانست و چاپ کتاب را منوط به اصلاح آن موارد کرد که با دخالت وزیر ارشاد وقت (محمدحسین صفار هرندی) و دستور مستقیم وی، مجوز کتاب بدون هیچ اصلاحیهای در کمتر از یک هفته صادر شد.
نظری وجود ندارد